۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

4.

از دیشب تا الان چند پیش نویس برای این پست آماده کرده بودم که متاسفانه به خاطر گیجی مفرط ذهنم برای انتشارهیچکدومشون قانع نشدم. تنها دلیلی که می تونم برای توجیه بهش اشاره کنم مشکلیه که آخر هفته ها برای اتصال به اینترنت دارم که معمولا امکان آپلود کردن عکس و صرف وقت و دقت برای نوشته هامو ازم می گیره. امیدوارم البته این نوشته به سرنوشت بقیه پیش نویس های محذوف دچار نشه!
دیشب یه نمایش عروسکی به اسم آرش رو به همراه اکیپ تازه تاسیس تأترمون دیدم. این نمایش کاری تجربی بود با عروسک گردانی بی نظیری که به شکل خارق العاده ای در بیان احساسات از طریق حرکات عروسک های چند سانتیمتری ساخته شده از چوب و سنگ و پارچه موفق بود. شاید عروسک گردانی این کار اونقدر قوی بود که اصلا ضمختی صحنه و سادگی ابتدایی عروسکا به چشم نمیومد. دیدن این کار دوباره مساله خلاقیت رو که چندوقتی بود دیگه خیلی اذیتم نمی کرد برام زنده کرد. اواخر شب به این نتیجه رسیدم واقعا دوست ندارم الان بهش فکر کنم.
صبح یه کشف تازه کردم: Summer Wine آهنگی از نانسی سیناترا! (امیدوارم هلیوم 1 اگه این آهنگو نداره امشب دانلودش کنه)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر